به گزارش
جهان نيوز به نقل از کیهان، جنگ ایران و عراق، در حقیقت دفاع نابرابر سپاه اسلام در مصاف کفر و الحاد بود. این جنگ، گنجهایی که در اعماق تاریخ پنهان شده بودند و باید روزی آشکار میشدند، نمایان کرد.
گرانبهاترین گنج جنگ ما در این عصر را باید بازگشت انسان دورمانده از اصل خویش به فطرت الهی دانست. انسان عصر مدرنیته آشفتهخاطر و پریشان است. هیاهوی ماشینی او را در هالهای از تحیر و سرگردانی و بر سر چندراهی باطل گرفتار کرده است.
در این وانفسای ظلم و ظلمات بود که نفحهای الهی به جسمهای خسته و درمانده، رمقی دیگر بخشید و ندایی آسمانی همگان را به سمت خدا فرا خواند.
فرعونیان زمان همچون همه فراعنه تاریخ در برابر آن تاب نیاوردند و به سویش هجوم آوردند. اما خداوند اراده کرده بود که نور خویش را بر تاریکخانه ایسمها و رسمهای الحادی بگستراند.
مردان خدا به دفاع برخاستند و بر دژخیمان تاختند. تاریخ هشت سال جنگ را باید بارها خواند و خواند و به تامل نشست. چگونه عِده اندک با عُده ناچیز در برابر آن همه توپ و تانک سینه سپر کردند و سرافرازانه بیرق فتح و ظفر بر قله عزت و غیرت به اهتزاز درآوردند؟
آثار دفاع مقدس را در سه سطح فردی، ملی و فراملی میتوان واکاوی کرد:
بعد فردی؛ جنگ و دفاع سبب ایجاد تحول معنوی عمیقی در آحاد جامعه شد. فضای فرهنگی-اجتماعی آلوده و مسموم طاغوتی، به انحطاط اخلاقی و رفتاری منجر شده بود. نقش سینما و هنرهای نمایشی با ضریب جذابیتی بالا و نشریات و نظام آموزشی نقش بیشتری داشتند.
اما هنر امام و انقلاب و جنگ بر همه ناهنرها چیره گشت که شمایلی از آن را در جبهههای جهاد میتوان دید. حالات معنوی و عرفانی رزمندگان در جبهههای نبرد، دلیل این ادعا است. دستکاری مدارک شناسایی برای اعزام به جبهه و شهادتطلبی و دلیلی غیر از این نداشت. وصیتنامه شهیدان سند زندهای است که میتوان تاثیر فرهنگ عاشورا را در ذهن و زبان رزمندگان دید.
بعد ملی؛ تاریخ طاغوت بدون لکنت میگوید که غبار ذلت این خاک را فراگرفته بود. ظلمت ظلم همه جا را فراگرفته بود. بیگانگان بر آن حکمرانی میکردند، مردم ایران ناباورانه تحقیر میشد و در خانه خود ذلت میدید. ثروت ایران و ایرانی به چپاول رفته بود.