چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 15 May 2024
 
۰
۳

بعثی‌ها بعد از شهادت به معاون حاج همت رحم نکردند

چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۲۲
کد مطلب: 857822
من خیال می کردم اگر زن بگیرد پایبند خانه و زن و بچه می شود و دیگر به جبهه نمی رود اما همسرش از روحیه انقلابی فوق العاده برخوردار بود همواره او را تشویق به حضور در جبهه می کرد.
بعثی‌ها بعد از شهادت به معاون حاج همت رحم نکردند
گروه فرهنگی جهان نيوز: آن چیز که در ادامه خواهید خواند بخش هایی از خاطرات مادر سردار شهید «علی اصغر رنجبران» در گفتگو با تهران پرس است:

علی اصغر فرزند نجیبی بود و از همان ابتدای کودکی اش عادت به کوچه رفتن و دعوا کردن با بچه های دیگر نداشت و ما هم چون تک پسر بود به او علاقه داشتیم و بسیار برای تربیتش تلاش می کردیم. وقتی دیپلم گرفت تهران نماند و به جبهه اعزام شد.

همیشه به من و پدرش مرحومش احترام می گذاشت و حق ما را رعایت می کرد. نماز اول وقتش ترک نمی شد و تا زمانی که تهران بود همیشه برای اقامه نماز جماعت به مسجد می رفت. یک روز آمد و گفت می خواهد با شهید حاج همت به سفر حج برود. من خوشحال شدم و گفتم تا این سفر 4 ماهی طول می کشد و در این زمان من خیالم راحت است که طوریش نمی شود. اما هنوز به سفر نرفته، آمد و گفت الان در جبهه بیشتر به او احتیاج است و به سفر حج نرفت. همیشه ناراحت این بود که چرا شهید نمی شود. 4 بار در طول زمانی که به جبهه می رفت مجروح شد و در نهایت هم شهید شد.

درباره نحوه شهادتش هم باید بگویم زمانی که وارد منطقه پنجوین عراق شده بودند تا مقدمات عملیات «والفجر2» را آماده کنند، گروهشان لو می رود و در درگیری با اصابت تیر به فیض شهادت نائل می شود. بعد که پیکرش را برای ما آوردند دیدیم که ترکیب صورتش به همه خورده است، آنجا بود که برای ما تعریف کردند بعد از شهادتش، بعثی ها با چوب به دهانش فرو کرده اند و فکش را شکسته اند.

هیچ وقت کارش را برای ما توضیح نمی داد و ما تازه بعد از شهادتش بود که فهمیدیم معاون فرمانده لشگر 27 محمد رسول الله(ص) بوده و بسیاری از عملیات ها را فرماندهی کرده است. هر بار به تهران می آمد برای بازگشت به جبهه بی تابی می کرد.

یک ماه هم مسئول حفاظت بیت امام(ره) بود. خوشحال شدم که لاقل یک ماه خیالم راحت است که طوریش نمی شود اما بعد از یک روز آمد گفت بر می گردد جبهه. به او گفتم قرار بود یک ماه در بیت بمانی. گفت خیلی ها هستند که اینجا مراقب ایشان باشند الان در جبهه ها بیشتر به من احتیاج است.

به اصرار من و همکارانش بود که او را راضی کردیم زن بگیرد... هنگام خواستگاری به همسرش گفت من تنها یک اتاق دارم و منزلی ندارم، آیا حاضرید با من زندگی کنید که همسرش هم قبول کرد. همین حیاط منزل عمویش که همسایه ماست را آماده کردیم و مراسم عروسی ساده ای برگزار کردیم.


من خیال می کردم اگر زن بگیرد پایبند خانه و زن و بچه می شود و دیگر به جبهه نمی رود اما همسرش از روحیه انقلابی فوق العاده برخوردار بود همواره او را تشویق به حضور در جبهه می کرد.

بلافاصله بعد از مراسم خواستگاری هم به جبهه بازگشت که در همان زمان بود که یک هفته در کوه های اطراف بانه گم شد. ظاهرا پایش می گیرد و از گروه جدا می افتد و همین باعث گم شدنش می شود. پس از یک هفته طی کردن کوه ها از مریوان سر در می آورد و کردها پیدایش کرده و او را به بیمارستان منتقل می کنند.

زمانی که فرزندش به دنیا آمد ترکش خورده بود و در بیمارستان بستری بود اما با همان حال مجروح به دیدن همسرش رفت و اسم فرزندش را که در روز عاشورا به دنیا آمد محمدحسین گذاشت. در قسمتی از وصیتنامه اش به همسرش گفته بود پسرم را انقلابی و ولایتمدار بار بیاور.

مروری بر زندگی نامه سردار شهید علی اصغر رنجبران
 
در آبان ماه 1335 در منطقه میدان خراسان- یکی از مناطق جنوب شهر تهران – به دنیا آمد. آخرین سال تحصیلی وی در دبیرستان، مصادف با اوج گیری نهضت اسلامی ایران به رهبری امام خمینی بود. از این رو وی همواره در تظاهرات ضد رژیم شاه فعالیت چشمگیری داشت و در درگیری های روزهای بیست و یک و بیست و دوم بهمن 1357 نقش فعالی ایفا کرد.
 
بعد از پیروزی انقلاب، به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و در اولین ماموریت، برای مقابله با گروه های ضد انقلاب، عازم منطقه کردستان شد.

با شروع جنگ تحمیلی، جهت حراسات از مرزهای میهن به جبهه های غرب شتافت و درمناطقی چون «بازی دراز»،«کوره موش»،«دانه خشک»،«تنگ حاجیان»،«گیلان غرب» و ... به مبارزه با دشمن پرداخت.

در نیمه اول سال 1360 به تهران آمد و فرماندهی گردان چهار سپاه را برعهده گرفت و دراین مسئوولیت، ضربات سختی، به گروهک های ضد انقلاب که در صدد ایجاد جنگ داخلی بودند، وارد کرد.علی اصغر در تاریخ پنجم شهریور سال 1360 اقدام به ازدواج کرد.

اواخر سال 1360 به جبهه های جنوب شتافت تا در عملیات فتح المبین به عنوان فرمانده گردان، تیپ 25 کربلا را همراهی کند. پس از خاتمه عملیات فتح المبین، در تیپ 27 محمد رسول الله (ص) به عنوان فرمانده گردان ابوذرمشغول کار شد. گردان ابوذر به فرماندهی علی اصغر رنجبران، در سه مرحله عملیات الی بیت المقدس، ضربات سختی به دشمن وارد کرد و خود وی نیز به سختی مجروح شد. درعملیات والفجر4، مسوولیت جانشینی فرماندهی تیپ سه ابوذر را برعهده گرفت و در تاریخ 1362/8/13 در کنار ارتفاعات کانی مانگا به شهادت رسید.
https://jahannews.com/vdcj8aeo8uqeioz.fsfu.html
jahannews.com/vdcj8aeo8uqeioz.fsfu.html
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
روحش شاد نامش جاودان و راهش پر رهرو باد
شادی روح تمامی شهدا الهم صلی علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
Iran, Islamic Republic of
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
Iran, Islamic Republic of
خداوند شهادت در راهش را نصیب ما هم بگرداند