خدای رحمتش کناد.از دوران کودکی و نوجوانی ام که بارها و بارها پای منبرآن مرحوم می نشستم خاطره هایی عزیز دارم.زمانی هم کلکسیونی از نوار کاست سخنرانی های ایشان داشتم و دوستان و همسایه ها برای گوش کردن قرض می گرفتند.
یاد می آید در سفر با اتوبوس به شهرهای ایران ، راننده ها ی آنزمان کاست های آقای کافی را پخش میکردند و برای مسافرها جالب و آرامبخش بود و پس از اینکه آقای کافی با روضه اش مردم را بگریه می انداخت میگفت " کافی بس است مردم به اندازه کافی غم و قصه دارند " و همین مردم را بیشتر بگریه می انداخت.