احتمالا قدرت های غربی و البته سرویس های اطلاعاتی اوکراین سعی داشته اند پالس های معناداری را به روسیه در سایه تداوم جنگ اوکراین و البته پیشروی های ارتش روسیه در خاک اوکراین، مخابره کنند.
گروه بین الملل جهان نيوز: به تازگی روسیه شاهد یک حمله تروریستی مرگبار بوده است. در این راستا، بر اساس آنچه شاهدان میدانی گفته اند، 5 فرد مسلح که لباس نظامی نیز به تن داشته اند، به سالن موسیقی "کروکوس سیتی" در نزدیکی مسکو پایتخت روسیه حمله کرده و موجب کشته شدن بیش از 90 نفر و البته زخمی شدن ده ها تن دیگر شده اند. گزارش ها حاکی از این هستند که مهاجمان، اقدام به تیراندازی مستقیم به مردم و همچنین انجام حمله با بمب های آتش‌زا کرده اند.
بلافاصله پس از وقوع این حادثه، مقام های ارشد روسی از برخورد با عاملان آن خبر داده اند. در این چهارچوب، گروه تروریستی داعش در بیانیه ای مسوولیت حادثه تروریستی مسکو را بر عهده گرفته با این حال، مقام های روسی بیانیه منتسب به داعش را جعلی خوانده اند.
در این راستا، اینطور به نظر می رسد که به طور خاص در تحلیل حادثه تروریستی اخیر در مسکو و محرک های وقوع آن، توجه به 4 نکته ضروری است.
یک: تلاش برای کشاندن دامنه جنگ اوکراین به شهرهای روسیه
یکی از نکاتی که بسیاری از تحلیلگران مسائل راهبردی پس از حمله تروریستی اخیر در روسیه به آن اشاره داشته‌اند این است که احتمالا این حمله را بایستی تا حدی مرتبط با معادلات جنگ اوکراین ارزیابی کرد. در این چهارچوب، احتمالا قدرت های غربی و البته سرویس های اطلاعاتی اوکراین سعی داشته اند پالس های معناداری را به روسیه در سایه تداوم جنگ اوکراین و البته پیشرویهای ارتش روسیه در خاک اوکراین، مخابره کنند.
این گزاره با توجه به اینکه سرویس امنیتی روسیه اعلام کرده که بر اساس شواهد به دست آمده توسط آن، عاملان حمله تروریستی مسکو به سمت مرزهای اوکراین فرار کرده اند و با اوکراین در ارتباط بوده اند، ماهیت جدی تری را به خود می گیرد. از این منظر، طیف رقبا و دشمنان روسیه سعی داشته اند این پیام را به روسیه برسانند که هزینه های جنگ با اوکراین برای روسیه صرفا محدود به جبهه های جنگ نیست و شاید مسکو مجبور شود هزینه‌های سنگینی را در پشت جبهه های جنگ و در خاک خود نیز بپردازد.
دو: تغییر نگاه دولت روسیه در رابطه با جریان های اسلامگرا
یکی دیگر از محرک های حمله تروریستی اخیر در روسیه که گروه داعش مسوولیت آن را پذیرفته، می تواند مرتبط به تلاش جریان های مختلف جهت ایجاد تصویری منفی از مسلمانان در روسیه باشد. روسیه در سال های اخیر در سایه سیاست مدارای مذهبیِ دولت این کشور و نگاه مثبت ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به دین اسلام و مسلمانان، روابط خوبی با جریان ها و گروه های اسلامی داشته است.
این در حالی است که جریان هایی نیز وجود دارند که طالب این وضعیت نیستند و سعی در تغییر آن دارند. از این منظر، این طیف ها سعی داشته اند با ایجاد حس منفی نسبت به مسلمانان و تصویرسازی از مسلمنانان به مثابه موجودیت های خطرناکی که می توانند منافع ملی روسیه را به خطر بیندازند، به نوعی این معادله را تغییر دهند و شرایط مطلوب خود را ایجاد کنند.
سه: انتقام گیری از پوتین و جریان حاکم بر روسیه
انتخابات ریاست جمهوری روسیه به تازگی برگزار شد و ولادیمیر پوتین رئیس جمهور این کشور توانست با یک رای قابل توجه، پیروز انتخابات مذکور شد. موضوعی که با مشارکت قابل توجه مردم روسیه(قریب به 80 درصد) در جریان این انتخابات محقق شد.
در این چهارچوب، برخی به این نکته اشاره دارندکه هیچ بعید نیست که جریان ها و طیف های رقیب و دشمن روسیه و شخصی پوتین، به نوعی سعی در انتقام گرفتن از آن ها و البته مردم روسیه داشته باشند.
چهار: توطئه پنهان رژیم صهیونیستی در خاک روسیه
و در نهایت باید گفت که رژیم اشغالگر قدس نیز که قبل از آغاز جنگ غزه با روسیه روابط خوبی داشت تا حد زیادی پس از مواضع دولت روسیه در اعلام حمایت از ملت و مقاومت فلسطین و میزبانیِ این کشور از گروه های مقاومت فلسطینی، دچار شوک شد و البته که طرفِ روسی نیز برخوردهای قاطعی را علیه صهیونیست ها انجام داده است.
حال در این فضا، بعید نیست صهیونیست ها که سال هاست نشان داده اند گروه های تروریستی نظیر داعش را ابزار دست خود می بینند، با انجام یک اقدام تروریستی در خاک روسیه، سعی داشته باشند تا معادله مذکور را دگرگون ساخته و به طور خاص بر موضع کرملین در رابطه با جنگ غزه اثرگذاری داشته باشند. اثرگذاری که در راستای منافع آن ها باشد. مساله ای که البته مورد توجه ناظران و تحلیلگران مسائل راهبردی و ژئوپلیتیک نیز بوده است.
اگر پوتین به این نتیجه برسد که منشاء این عملیات تروریستی داعش و رژیم صهیونیستی است، احتمال دارد که برای خاتمه دادن به این رژیم کثیف و جنایتکارو دست نشانده غرب واکنش نشان داده و با ایران هم عقیده شود.
شاید کاندیدای بعدی آمریکا برای حمله داعش، چین باشد. بهانه هم برای آمریکا، این روزها نایاب نیست. سوالی که اینجا اکنون قابل طرح است اینکه، آمریکا از کجا اینقدر محکم مطمئن است، که فقط آمریکا می تواند به ایران، روسیه و هر کجایی که دلش خواست حمله تروریستی کند و آنها هم دست بسته هستند و می توانند فقط بیانه و تهدید صادر کنند؟ مرگ بر آمریکا
