شورش اصلاحات علیه اصلاحات با رمز «روزنه گشایی»/ انحصارطلبان قدرت پای اصلاحطلبان را بستند
شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۲۵
کد مطلب: 870456
انتخابات مجلس شورای اسلامی فضای دو دستگی و اختلاف سیاسی در درون جبهه اصلاحات را به حدی نمایان کرده که 110 تن از اعضای این جریان برای دیده شدن نظراتشان بیانیه صادر کردهاند.
گروه سیاسی جهان نيوز، امیر حمزه نژاد: انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی به گذاری برای جریان اصلاحات بدل شده است. این جریان از ابتدای امر مانیفستی برای انتخابات نداشت و همین امر باعث شد که این جریان سیاسی به چند شقه تبدیل شود. درواقع انتخابات مجلس چندقسم شدن اصلاح طلبان را نه تنها به جامعه سیاسی بلکه به خودشان نیز به طور آشکارا نشان داد. اما سئوال اساسی اینجاست که چه چیزی اصلاحات را دچار چنددستگی سیاسی کرده است تا جایی که احتمال انشعاب سیاسی در آن وجود دارد.
جهان نيوز این موضوع را پیشتر قبل از انتشار بیانیه 110 فعال اصلاح طلب حامی مشارکت درانتخابات در گزارش های مختلف مطرح کرده بود. اما موضوع اصلی اینجاست که اصلاحطلبان قبل از انتخابات مجلس شورای اسلام باید یک انتخابات در درون خود انجام میدادند که اینگونه نشد و انحصارطلبی و همچنین تک صدایی قدرت در این جریان، داد دیگر گروههای سیاسی را در اصلاحات در آورد. درواقع در اصلاحات به جای انتخابات درونی شاهد امر و نهی سیاسی هستیم همین موضوع سبب شد که اصلاحطلبان به چالش و دعوای مشارکت و تحریم انتخابات بیفتند.
درواقع همه چیز از انتخاب «آذر منصوری» به عنوان رئیس جبهه اصلاحات شروع شد. انتخاباتی که بیشتر شبیه به انتصاب بود . جایی که «فرج کمیجانی» دبیرکل مجمع فرهنگیان ایران اسلامی در تیرماه سال جاری در حالی که از تعیین منصوری به عنوان رئیس جبهه اصلاحات خبر میدهد، اضافه کرد: « تنها نامزد تصدی ریاست جبهه اصلاحات ایران آذر منصوری بود که موفق شد ۳۱ رای از آرای ۴۱ عضو حاضر در جلسه را بدست آورد.» انتخاباتی تک کاندیدایی که 10 عضو با ریاست منصوری مخالف بودند و با رای سفید مخالفت خود را ابراز داشتند. اما این شروع ماجرای اختلافات بود. بعدها صدای مخالفین بلندتر شد و افرادی چون «محمد قوچانی»، «محمد علی وکیلی» و «غلامحسین کرباسچی» با عناوین چون دیکتاتوری به این نوع انتصاب سیاسی واکنش نشان دادند.
در همین راستا، «محمد علی وکیلی» نماینده اصلاح طلب سابق مجلس در تایید سخنان قوچانی با بیان اینکه انتخاب خانم منصوری کودتاگونه بود، بیان کرد : « آقای خاتمی اصرار داشت یک خانم انتخاب شود. تأکید آقای خاتمی بر خانم مولاوردی بود، ولی یک حزبی در جبهه که سروصدای بلندی دارد و تأثیرگذار است، این اتفاق را رقم زد. در واقع در جبهه اصلاحات ما یک کلوپ حزب اتحاد ملت را داریم و یک کلوپ دیگر احزاب عضو جبهه. حزب اتحاد به دلیل تأثیرگذاری روی تعدادی از احزاب و ۱۵ نفر حقیقی عضو جبهه این کودتا را هدایت کرد.»
این شروع اختلافات سیاسی در جریان اصلاحات بود. البته همواره اصلاح طلبان دوشقه سیاسی هستند. شقه اول شامل شورای مشورتی و مشارکتیهای سابق و اتحاد ملتیهای حال حاضر و بهتر بگوییم نزدیکان خاتمی می شوند. گروهی که بیشتر انتزاعی و تندرو هستند. شقه دوم نیز شامل احزاب اصلاح طلب (شورای هماهنگی اصلاحات) می شوند که کارگزاران و احزاب دیگر ازاین نوع هستند که بیشتر عملگرا هستند. حالا این دعوای رادیکالها و عملگرایان بیشتر با توجه با نوع مواجهه با انتخابات مجلس شورای اسلامی دوازدهم خود را نشان داده است.
دعوای اساسی هم بر سر این موضوع است که گروه اول اجازه اظهار نظر سیاسی و مشارکت در تصمیمسازی را به شورای هماهنگی نمیدهد. آذرماه امسال بود که «فرزانه ترکان»، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران با گلایه گفته بود: «هنوز مشخص نیست آیا اصلاح طلبان ذیل راهبری جبهه اصلاحات در انتخابات شرکت میکنند یا خیر، با شورای نگهبان رایزنی می کنند یا خیر و از اساس جبهه اصلاحات هیچ مانیفستی برای انتخابات ندارد حتی برای تحریم آن!»
درواقع همین انتقاد به خوبی نشان می دهد که بخش مشارکت طلب اصلاحات به دنبال شرکت در انتخابات بود اما پای این بخش از اصلاح طلبان را انحصارطلبان بسته بودند و آنان با پای بسته تا به امروز راه آمدند و همین شد که 110 تن از اصلاح طلبان با کلیدواژه «روزنهگشایی» لب به انتقاد گشوند که تکلیف این جریان را مشخص کنید. این درحالی بود که چند روز پیش از این بیانیه رئیس دولت اصلاحات مطرح کرده بود که از راهبرد این جریان حمایت می کند. البته جریانی که اصلا راهبردی برای انتخابات نداشت و فقط عنوان می کرد که منفعلانه هیچ برنامه انتخاباتی ندارد.
حالا خود اصلاح طلبان به این موضوع معترفند که اصلاحات چند شقه شده است. «الیاس حضرتی» با اشاره به ضرورت «پذیرش تعدد گفتمانی در درون اردوگاه اصلاحطلبان» نسبت به فحاشیهای که به اصلاح طلبان روزنه گشا پس از انتشار این بیانیه صورت گرفته، انتقاد میکند و باور دارد که «این گونه نیست که یک فرد، یک حزب یا جریان خاصی در آن مدخلیت تام و تمام داشته باشد و سایرین را از ورود به آن منع کند.»
درواقع اصلاح طلبان روزنه گشا با هشدار سیاسی نسبت به رویکرد منفعلانه که از درون آن تحریم انتخابات بیرون می آید انتهای این راه را ناکجاآباد و انزوای سیاسی میخوانند و از طیف تندرو و انحصارطلب، طلب میکنند که فضای باز سیاسی درون جناحی ایجاد کرده و نظرات دیگر اعضا و گروههای این جریان را نیز مطمح نظر قرار دهند.
نکته جالبی که باید در این جریان مورد توجه قرار گیرد کنار گذاشتن احزاب است. همواره این شعار سیاسی مطرح می شود که احزاب باید در جریان قدرت باشند و افراد نیز از ساختار این احزاب رشد کرده و مردم به عملکرد حزب ها رای دهند اما در جریان اصلاحات احزاب کنار گذاشته شده و برخی افراد تندرو شامل یک حزب رادیکال جلوی جریان آزاد قدرت را گرفته اند. اصلاح طلبان که خود منادی و مدعی آزادی بیان هستند شریانهای حیاتی آزادی را در درون خود مسدود کرده و خفگی سیاسی را در این جریان بوجود آوردند که باعث انتشار بیانیه روزنه گشایان اصلاح طلبان شد.
فریب دعوای ساختگی آنها را نخورید .خوب فهمیدند که اصلاح طلبان جایگاهی بخاطر عطش وابستگی به غرب و زندگی اکثر خانواده های در غرب و سر و صدای پوچ عملکردی نداشتند و رغبتی از طرف مردم دیده نمی شود می خواهند القا کنند این عده اصلاح طلب نیستند