گروه سیاسی جهان نيوز: طلسم سفر به آفریقا پس از یک دهه با سفر روز سهشنبه آیتالله سید ابراهیم رئیسی به قاره آفریقا شکسته میشود. این نخستین سفر یک رئیسجمهور از ایران به قاره سیاه پس از قریب به 11 سال به شمار میآید؛ سفری که ذیل یکی از شعارهای اصلی رئیسی مبنی بر سیاست خارجی متعادل و سازنده صورت میگیرد و تلاش برای تداوم بخشیدن به ادامه دیپلماسی در جغرافیای دوردست ارزیابی میشود و انتظار میرود بتواند در میانههای عمر دولت اثری وضعی و مثبت بر روند مناسبات ایران با کشورهای آفریقایی باقی بگذارد. کنیا، اوگاندا و زیمبابوه 3 کشوری هستند که رئیسجمهور در سفر قریبالوقوع خود راهی آنها میشود و با رهبران این کشورها به گفتوگو مینشیند.
نادیدهانگاری یک ظرفیت مهم
به گزارش ایران، در سالهای گذشته که دولت پیشین همه توجه و ظرفیتهای دیپلماتیک خود را برای ترمیم رابطه با غرب ذیل مذاکرات هستهای به خدمت گرفته بود، کشورهای آفریقایی هیچگاه به طور جدی دغدغهای برای سیاست خارجی به شمار نمیآمدند و دولتمردان وقت ضرورت چندانی برای ارتباط با کشورهای این قاره احساس نمیکردند. هرچند دولت وقت گاه به گاه با حمایت مقطعی برخی از کشورهای آفریقایی همچون آفریقای جنوبی از فعالیتهای هستهای صلحآمیز ایران روبهرو میشد اما نادیدهانگاری ظرفیت رابطه با کشورهای این قاره، باعث شد تا این حمایتها فراتر از مقاطع کوتاه و موسمی شکل نگیرد. در حقیقت، دولت پیشین توسعه مناسبات با کشورهای آفریقایی را صرفاً به منظور نمایش پرهیز از انزوا و گسترش حلقه دوستان تعقیب میکرد تا رویکردی مبتنی بر پیگیری اهداف و منافع ملی.
مدیران دیپلماسی در دوره جواد ظریف بارها درباره امور کشورهای آفریقایی در جریان نشستها و جلسات عمومی معترف این واقعیت میشدند که در ایران شناخت کافی از عمده کشورهای آفریقایی وجود ندارد و شناخت درباره برخی دیگر هم ناکافی و مبهم است، اما دولت برای رفع این مشکل گامی برنداشت. چنانکه حسن روحانی در طول 8 سال دوره ریاست جمهوری خود ترجیح داد حتی برای یک بار هم که شده برنامهای برای سفر به آفریقا نداشته باشد.
امکانهای پررنگ
این بیتوجهی در حالی صورت گرفته که نگاهی به موقعیت کشورهای آفریقا نشان میدهد چه امکانهایی برای بهرهبرداری سیاسی و اقتصادی در میان کشورهای این قاره دیده میشود که میتواند مقدمه تحقق بخش مهمی از اهداف و منافع ملی کشور باشد. شمار زیادی از ۵۴ کشور قاره آفریقا، عضو سازمان کنفرانس اسلامی هستند و قریب به اتفاق آنها از اعضای جنبش عدم تعهد محسوب میشوند؛ امری که شاخص مهمی برای هدف گرفتن آنها توسط جمهوری اسلامی میشود و فرصت خوبی را برای دولتمردان ایرانی فراهم میکند تا بسیاری از اهداف سیاسی و اقتصادی خود را محقق سازد. تحرکات ویژه دولت سیزدهم در کشورهای آفریقایی طی دو سال گذشته در قرار گرفتن تهران و قاهره در روند ترمیم و تقویت رابطهای که سالهاست متوقف شده و همچنین در تفاهم برای ازسرگیری رابطه با سودان پس از قریب به 8 سال بنبست، پدیدار شده است؛ دو رویدادی که نشان میدهد وعدههای رئیسی برای توسعه سیاست خارجی همهجانبهاش فراتر از موضعگیریهای اعلامی به عمل تبدیل شده است.
وقوف به ظرفیتهای عظیم اقتصادی
علاوه بر اینها یکی از شاخصهای مهم برای هدف قرار دادن کشورهای طرف مراوده در آفریقا، بهرهمندی این کشورها از ظرفیت تبادل مواد خام و همچنین مهیا کردن بازارهای باز روی کالاهای ایرانی است که به نظر میرسد دولت سیزدهم بر خلاف رویه دولتهای پیشین نسبت به بهرهمندی از آن وقوف کامل یافته است. چهار منطقه شمال آفریقا، آفریقای جنوبی، غرب آفریقا و آفریقای مرکزی در ریلگذاری جدید دولت سیزدهم کارویژههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی یافته و بر مبنای ویژگیهای منحصر به فرد خود به نقطه هدف در سیاستگذاری دولت تبدیل شدهاند. کشورهای پرجمعیتتر با قرار گرفتن در امتداد دریای سرخ و شاخ آفریقا میزبان مسیرهای کشتیرانی بینالمللی در آبهای خود هستند؛ موقعیتی که به ایران این امکان را میدهد تا هم در شمال و هم شرق آفریقا منطقه وسیعی را در اختیار گیرد و طرحهای اقتصادی خود را به اجرا در آورد. وجود شاخصهای پررنگی همچون برخورداری از منابع اولیه و نیروی جوان در کشورهای آفریقایی که میتواند روند طراحی پروژههای زیرساختی و سرمایهگذاریهای گسترده را ممکن کند، از دید تصمیمگیرندگان سیاست خارجی دولت مغفول نمانده و موتور محرکهای برای فعال کردن وجه تازه دیپلماسی در آفریقا شده است. در اشاره به رویکرد دیپلماسی اقتصادی دولت سیزدهم میتوان به آمار قابل ملاحظهای اشاره داشت که در دو سال گذشته در روند افزایش صادرات غیرنفتی حاصل شده است. ظرفیت خرید بازار کشورهای آفریقایی به بیش از ۱۰ میلیارد دلار کالای ایرانی میرسد و این در حالی است که به گفته سیدرضا فاطمیامین، وزیر سابق صنعت، معدن و تجارت، صادرات ایران به آفریقا در سال گذشته ۱۰۰ درصد افزایش یافته است. ذیل پیگیری چنین رویکردی است که دولت سیزدهم میکوشد برای به اجرا درآوردن وعدههای خود، زیرساختهای لازم خطوط هوایی منظم، خطوط کشتیرانی، پوشش بیمهای، خدمات بانکی و... را به عنوان بخشی از اصول اولیه حضور اقتصادی ایران در این قاره فراهم کند.
رقابت با دیگر کشورها
اهمیت حضور جمهوری اسلامی ایران در کشورهای دوردست آفریقا در رقابت با کشورهای دیگر که سالهاست در پی گستراندن چتر نفوذ سیاسی و اقتصادی خود در این قاره هستند، نیز پررنگتر میشود. چه آنکه در سالهای اخیر بویژه منطقه شمال آفریقا به عرصهای برای فعالیت بازیگران منطقهای و فرامنطقهای و شکلگیری الگوی رقابت میان آنها شده است. در همین راستا ترکیه، امارات متحده عربی و برخی از کشورهای شرقی و غربی کوشیدهاند نفوذ همهجانبه خود را بر کشورهای این حوزه افزایش دهند. ذیل توجه به وجود ظرفیتهای موجود برای قرار گرفتن عادلانه در رقابت تنگاتنگ با دیگر کشورهاست که دولت سیزدهم نگاه ویژه خود را معطوف قاره سیاه کرده و چنانکه انتظار میرفت نگرانی ناظران غربی را برانگیخته است. اندیشکده امریکایی «شورای آتلانتیک» اخیراً در گزارشی، دولتمردان امریکایی را متوجه پررنگ شدن تدریجی نقش ایران در کشورهای آفریقایی کرده است. گزارش این اندیشکده با بیان اینکه «وقتی از رقابت بین قدرتهای بزرگ در آفریقا صحبت میشود «جو بایدن» نباید از ایران به عنوان یک رقیب چشمپوشی کند»، آورده است: «ایران در پی مقابله با نفوذ غرب و بویژه ایالات متحده امریکا در آفریقاست و با عناصری همکاری میکند که مخالف استعمار و پیگیر یک مسیر مستقلتر خارج از نفوذ استعمارگرهای غربی هستند. دولت «بایدن» برای محافظت از متحدان خود در آفریقا و حفظ منافع ایالات متحده در آن، نمیتواند تنها بر حضور رو به رشد چین و روسیه در آن متمرکز باشد و باید نفوذ عمیقتر تهران در آفریقا را هم جدی بگیرد، زیرا چالشی فزاینده را برای سیاست امریکا در آفریقا ایجاد میکند.» به اعتقاد نویسنده این گزارش، «ایالات متحده بدون یک برنامه عملیاتی دقیق، توانایی چندانی برای بیرون راندن تهران از آفریقا و جلوگیری از هماهنگی آن با چین و روسیه نخواهد داشت، بویژه آنکه پکن و مسکو در ماههای اخیر به شکلی بیسابقه در حال نزدیکی به تهران بودهاند. بنابراین، مقابله با نفوذ ایران در آفریقا باید زودتر به اولویت دولت بایدن تبدیل شود.»
سفر به سرزمین ۶۰۰ میلیارد دلاری
روزنامه جام جم هم در گزارشی پیرامون سفر رئیس جمهور به آفریقا نوشته است: نخستین سفر رئیسی به آفریقا، فصلی جدید در تقویت همکاریها با قاره سیاه است که در میانه تعامل با کشورهای مستقل برگ مهمی محسوب میشود. دولت سیزدهم برای توسعه روابط با آفریقا، دعوت سه کشور کنیا، اوگاندا و زیمبابوه را پذیرفته و قرار است فردا - سهشنبه - راهی شرق و جنوب آفریقا شود. گرچه قاره آفریقا به عنوان قاره فرصتها ترند شده و بازار خوبی برای کالاهای ایرانی هم هست اما یک مشکل بزرگ برای ما ایرانیها دارد که آن هم، عدم آشنایی تجار ایرانی با ظرفیتهای این قاره است.
یک چالش دیگر در این قاره، حضور پررنگ رژیم صهیونیستی است که البته این موارد در کنار مزایای آن رنگ میبازد. دسترسی به کانال سوئز، تنگه جبلالطارق، بابالمندب و دماغه امیدنیک، این قاره را به مرکزی برای رقابت همه کشورها تبدیل کرده و بهویژه در سالهای اخیر برخی بازیگران منطقهای هم دامنه حضور خود در این قاره را بیشتر کردهاند، به طور مثال ترکیه از یک سو و قطر، امارات و عربستان از سوی دیگر که عمدتا اهداف اقتصادی را در کار با این قاره مدنظر قرار دادهاند.
دیپلماسی اقتصادی در قاره سیاه
از زمان شروع به کار دولت سیزدهم، سیدابراهیم رئیسی در پارادایم ارتباط با کشورهای مستقل همیشه بر جایگاه آفریقا در سیاست خارجی این دولت تأکید داشته و گزارهای که مورد توجه قرار میدهد این بوده که غربیها عمدتا به دنبال بهرهبرداری از منابع و ذخایر قاره آفریقا هستند و در مقابل نهتنها به توسعه و رفاه مردم آن کمک نمیکنند، بلکه سیاست عقبماندگی کشورهای آفریقایی را با شدت پیگیری میکنند اما جمهوری اسلامی ایر ان به عنوان دوست و شریک واقعی و در راستای منافع مشترک به دنبال استقلال و پیشرفت مردم این قاره است. درواقع اولویت توسعه روابط با قاره آفریقا در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، رنگ جدیدی گرفته و در دولت رئیسی با جدیت تمام ظرفیتهای همکاری با کشورهای آفریقایی از حالت آفلاین خارج شده است، نشانه آن هم تور آفریقایی حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه بود که از ابتدای تصدی در این سمت، بارها بر اهمیت قاره آفریقا در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تأکید کرده و اگر خاطرتان باشد، شهریور سال گذشته به کشورهای مالی، تانزانیا و زنگبار رفت و بهمن۱۴۰۱ به موریتانی سفر کرد. تا اینجای کار وضعیت نشان داده، قاره آفریقا بعد آسیا از اولویتهای اصلی دیپلماسی اقتصادی ایران است.
بده بستان ایرانیها و آفریقاییها
البته این تمام ماجرای ارادت ایران به قاره آفریقا نیست، همین خرداد امسال هم رئیس دستگاه دیپلماسی در سفر به کیپتاون آفریقایجنوبی در نشست بریکس پلاس شرکت کرد و در حاشیه آن هم با چند نفر از وزرای خارجه این قاره از جمله وزیر خارجه آفریقایجنوبی دیدار و گفتوگو کرد. حتی بعد از آن امیرعبداللهیان در تهران میزبان تعدادی از وزرای خارجه کشورهای این قاره شد و شنبه همین هفته هم وزیر خارجه الجزایر سفری به تهران داشت و ضمن دیدار با امیرعبداللهیان با رئیسی هم ملاقات و گفتوگو کرد. روابط با این کشور آفریقایی آنقدر حسنه شده که در مذاکرات دو وزیر توافق شد روادید خدمت و سیاسی لغو شود و حتی امیرعبداللهیان از برنامهریزی برای شرکت رئیسجمهور در نشست مجمع کشورهای صادرکننده گاز در الجزیره هم خبر داد.
نه آفریقا به هژمونی آمریکا
اتفاق و رویکرد بسیار مهم دیگر نوع نگاه و اتمسفر حاکم در آفریقا نسبت به آمریکاست و آفریقا عملا در مسیر الحاق به جهان چندقطبی و رویگردانی از هژمونی آمریکا قرار دارد. نشنال اینترست در اینباره نوشته است: پاسخ آفریقا به جنگ اوکراین حفظ بیطرفی و حمایت از جهان چند قطبی بوده که آمریکا و غرب را نگران و شگفتزده کرده است؛ موضوعی که نشان میدهد کشورهای این قاره به سمت چندقطبیگرایی و فرار از هژمونی غرب و آمریکا گام برمیدارند. در حالی که آمریکا و شرکای اروپاییاش، نگران و نظارهگر نشستهای سران روسیه و چین بودند، پوتین در رفت و آمد بین این نشست و کنفرانسی با حضور نمایندگان بیش از ۴۰ کشور آفریقایی شرکتکننده بود که تحت عنوان «روسیه-آفریقا در جهان چند قطبی» برگزار میشد. در کنار آن، آفریقایجنوبی در کنار روسیه، چین، هند و برزیل، اعضای سازمان بینالمللی بریکس است که قصد دارند توازن جدیدی علیه هژمونی آمریکا ایجاد و به پیشبرد جهان چند قطبی کمک کنند. حتی بهتازگی مصر، نیجریه و سنگال هم در نشست وزیران خارجه بریکس مورد استقبال قرار گرفتند.درواقع آفریقا معتقد است در حالی که جنگ اوکراین پیامدهای جهانی دارد اما در درجه اول این مشکل غرب است، چون آفریقاییها عادت دارند وقتی مشکل دارند به آنها گفته شود که باید یک راهحل آفریقایی برای مشکل خود بیابند. آنها بر این باورند که حال چرا باید مشکل غرب، مشکل کل جهان باشد؟
تلافی سیاهها
گرچه رسانههای اصلی جهان اغلب بر انگیزه نظامی آفریقا در حفظ بیطرفی در جنگ روسیه تأکید میکنند اما این فقط یکی از انگیزههای متعدد است. علاوه بر چندقطبی، استعمار و کودتا، غیرجذاب بودن دخالت در جنگ نیابتی و روابط نظامی، تعدادی انگیزه دیگر نیز در آفریقا وجود دارد: بسیاری از کشورهای آفریقایی از روابط اقتصادی رو به رشد با روسیه برخوردارند در حالی که همیشه کشورهای آفریقایی از این که نادیده گرفته شدهاند و علیه آنها تبعیض میشود، گلایه دارند. مثلا در همین ماجرای کووید ـــ ۱۹ که غرب واکسنها را تلنبار کرده بود به طوری که تاریخ آنها منقضی شد ولی توجهی به نیاز آفریقا نشد و این کشورها وادار شدند به سمت روسیه و چین بروند.
آوردههای اقتصادی برای ایران
شاید این پرسش مطرح شود که حالا از تعامل با آفریقا چه چیزی نصیب ایران خواهد شد؟ براساس آماری که تا الان وجود دارد، حجم روابط تجاری بین ایران و کشورهای آفریقایی نسبت به سال قبل دو برابر افزایش یافته و از حدود ۶۰۰ میلیون دلار در سال به بیش از یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار رسیده است. این نتیجه هدفگذاری است که دولت سیزدهم برای توسعه روابط با کشورهای مختلف ازجمله آفریقا انجام داده است. کشورهای آفریقایی سالانه بیش از ۶۰۰میلیارد دلار واردات دارند از این حجم واردات ۱۰۰ میلیارد دلار تنها به نفت و مشتقات آن مربوط است.براساس دستورالعمل به سفارتخانهها در حوزه آفریقا شاهد پویایی بیشتر سفارتخانهها و نمایندگیهای خود خواهیم بود و احتمال دارد در همین چارچوب مناسبات تجاری و اقتصادی ایران با حوزه آفریقا شکوفایی بیشتری را در آینده داشته باشد. نگاه رسانههای عربی هم قابل توجه است، آنها معتقدند ایران بهتازگی تماس با کشورهای قاره آفریقا را افزایش داده است، چون قاره آفریقا مملو از فرصتهاست و میتواند به ایران کمک کند تا نفوذ خود را چه در سطح منطقهای و چه در سطح جهانی گسترش دهد و همچنین بازارهای جایگزین و فرصتهای تجاری را فراهم کند. مهدی صفری، معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه هم ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در دومین نشست معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه هم گفته بود: زمینه صادرات دارو به کشورهای مختلف بهویژه کشورهای آفریقایی فراهم شده و بخش خصوصی میتواند در این زمینه فعالیت ویژهای داشته باشد.حتی پس از آن هم جلسه ستاد هماهنگی روابط اقتصادی خارجی با موضوع آخرین وضعیت روابط اقتصادی کشورمان با قاره آفریقا، ۱۵آبان ۱۴۰۱ برگزار شد و مهدی صفری بار دیگر توجه به آفریقا را از اولویتهای سیاست خارجی دولت سیزدهم خواند و با اشاره به برگزاری نشست کمیسیون مشترک با آفریقای جنوبی، تانزانیا و زیمبابوه در آینده، بر تجارت متوازن با این قاره تأکید کرد. لزوم صدور خدمات مهندسی، ساخت سد و نیروگاه و کشت فراسرزمینی، راهاندازی خط کشتیرانی و خطوط مستقیم هوایی بین ایران و کشورهای آفریقایی، موانع اجرایی شدن کشت فراسرزمینی و تشکیل ستاد آفریقا از دیگر موضوعاتی بود که در این نشست مورد گفتوگو و تبادل نظر قرار گرفت. از سوی دیگر کمکاری زیادی در حوزه آفریقا در دولت قبل صورت گرفته به طوری که فقط تعداد سفارتهای ترکیه در آفریقا ۴۳ سفارت اما تعداد سفارتهای ایران در آفریقا ۱۸سفارت بوده است، این یعنی زمانی که تیم مذاکره قبلی معطل برجام بود و رسانههای برجامی کشور را با اخبار مذاکرات معطل کرده بودند، رئیسجمهور ترکیه تورهای آفریقایی میرفت و قراردادهای کلان میبست.
آفریقای جدید
بههرحال آفریقا چشماندازی امیدوارکننده برای سرمایهگذاری دارد، ظرفیتهای قابلتوجه قاره آفریقا به سبب تراکم جمعیتی و همچنین میل به فعالیت در بخشهای جدید مالی، اطلاعاتی و خدماتی علاوه بر ظرفیت سنتی کشاورزی و معادن، سبب شده تا علاوهبر سرمایهگذاران سنتی بازمانده از دوران استعمار، در سالهای اخیر سرمایهگذاران تازهای نیز جذب آن شوند. درواقع چشمانداز رشد برای آفریقا بهعنوان یک کل، چشمگیر اما وضعیت بسته به کشور و هر منطقه متفاوت است. پایگاه پلتفرمهای صنعتی مجتمع ARISE (IIP) فعال در حوزه صنعت و اقتصاد در گزارشی فرصتهای ارائه شده توسط برخی صنایع آفریقا را بررسی کرده است. در سالهای اخیر بیش از ۲۰۰میلیون مرد و زن آفریقایی به بازار بانکداری و مخابرات ورود و در نتیجه به رشد این بخشها کمک کردهاند. بنابراین رشد سریع اقتصاد آفریقا سبب شده تا این قاره، گذاری از صنایع معدنی و کشاورزی به سایر بخشها مانند عمدهفروشی، خردهفروشی، گردشگری و ارتباطات داشته باشد.
نه مرغ میشه خرید و نه حتی نوشابه.