منجی سازی از متهم اصلی؛
خاتمی به جای عذرخواهی باید کاندیدا شود!/ افسانه‌سازی و خیال‌بافی اصلاحات تمامی ندارد
پنجشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۲۴
کد مطلب: 736107
گروه سیاسی جهان نيوز، امیر حمزه نژاد: اصلاح طلبان چندسالی است رویه جدیدی از ایمیج سازی و تصویرگری را در فضای رسانه ای و افکارعمومی کلید زده اند که با واقعیت زمین تا آسمان تفاوت دارد. تصویرگری و اسطوره سازی برای ایجاد تصویری غیرواقعی در جامعه جهت پیشبرد اهداف از جمله تاکتیک های جنگ روانی است که اصلاح طلبان در قبال نیروهای خود بکار می گیرند.
در برجام و ماجرای تصویرسازی از«محمد جواد ظریف» و همچنین دلار جهانگیری و قهرمان سازی و سوپرمن سازی از «اسحاق جهانگیری» این مسئله به وضوح دیده شد و حالا ناجی ساز از «سید محمد خاتمی» این رویه در حال پیگیری است. هدف این شیوه تصویرسازی برای افکارعمومی نیز اعتباربخشی کاذب به جریانی است که راهبردش به عنوان یک راهبرد ورشکسته شناخته می شود.
یکی از چالش های اصلاحات ریزش بدنه اجتماعی این جریان است. خصوصا بدنه خاکستری که متمایل به جریان اصلاحات است این روزها دل خوشی از این جریان ندارد. اصلاح طلبان مطرح می کنند که حسن روحانی اگرچه مورد حمایت این جریان سیاسی بود اما ریشه اصلاح طلبی نداشت. اما روحانی با راهبرد اصلاح طلبان در دولت خود از جمله مذاکره با غرب و سیاست درهای باز (البته به سوی غرب) عمل کرد. راهبردی که وضعیت موجود را بوجود آورده است و اصلاح طلبان قطعا آلترناتیوی برای این راهبرد ندارند هر چند نیروهای خود را در این عرصه تغییر دهند. درواقع تغییر مهره با یک سیاست واحد دردی از مشکلات مردم را دوا نمی کند و از سوی دیگر چندان هم نمی تواند در نگرش آنان در قبال این جریان سیاسی تغییری ایجاد کند.
حالا اصلاح طلبان در این حیطه پروژه بازگشت خاتمی را کلید زده اند. با این تصویر که از وی یک ناجی بسازند. جالب است که پیشتر همین تصویرسازی را برای ظریف و برجام و جهانگیری و ... داشتند اما همه این تصویرسازی واسطوره سازی ها تماما نقش بر آب شد.
اینک اصلاح طلبان طرح بازگشت خاتمی را بعد از انتقاداتی که پیشتر بر وی روا داشتند، را کلید زده اند. این بازی ضدونقیض جریان اصلاحات درست در زمین بازی انجام می شود که یک زمین سوخته است.
«محمود صادقی» نماینده پرحاشیه اصلاح طلبان در مجلس گذشته از جمله اولین کسانی بود که پیشنهاد کاندیداتوری خاتمی را داد. وی با اشاره به اینکه اصلاح طلبان با کاهش اعتبار دست و پنچه نرم می کنند، گفت: «رئیس دولت اصلاحات می‌تواند در انتخابات آتی موثر واقع شود اگر روش خود را تغییر بدهد. درواقع رئیس دولت اصلاحات اگر می‌خواهد تاثیرگذاری سابق را داشته باشد یا در انتخابات آتی نقش‌آفرینی کند باید سیاست‌ها خود را اصلاح کند.»
همچنین، «علی صوفی» عضو شورای عالی سياست‌گذاری اصلاحطلبان معتقد است که تکرار دولت خاتمی، راه حل مشکل اقتصادی کشور است.
وی افزود: « آقاي خاتمي در همان دوره ۸ ساله توانست بر اوضاع مسلط شود و هنوز كه هنوز است، طلايي‌ترين دوران اقتصادي و معيشتي مردم همان دوران است. اگر اجازه بدهند كه اصلاحطلبان يك چهره اصلاحطلب شناسنامه‌دار با تجربه و كارآمد را به صحنه بياورند با برنامه‌اي قابل قبول مي‌توانند كشور را از اين بحران نجات دهند.»
«ناصر قوامی»، دیگر فعال اصلاح طلب و نماینده مجلس ششم نیز مطرح کرد:« هنوز هم خیلی‌ها به اصلاحات و اصلاح‌طلبی اعتقاد دارند، اما فقط در صورت کاندیدا شدن چهره‌ای چون آقای خاتمی انگیزه رأی دادن پیدا می‌‌کنند!»
همچنین «مرتضی مبلغ»، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت نیز مطرح می کند: «به هر حال این طبیعی است که با توجه به شرایط حاد اقتصادی که بر کشور حاکم شده و یکی از عواملش نیز دولت بوده و اصلاحطلبان هم از آن پشتیبانی کردند نارضایتی مردم به اصلاحطلبان هم تسری پیدا کند. منتها من فکر میکنم که این رویکرد مقطعی و زود‌‌‌‌‌‌‌گذر است. چرا که مردم کم و بیش اصلاحطلبان و سوابق آنها را می‌شناسند و خاطره عملکرد اصلاحطلبان در دوران اصلاحات را دارند. به‌عنوان یک واقعیت کتمان‌ناپذیر بهترین دوران اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و هنری که بر کشور حاکم بوده مربوط به هشت سال دولت اصلاحات است. مردم این را می‌د‌‌‌‌‌‌‌انند ولی شد‌‌‌‌‌‌‌ت فشارها، مشکلات و نارضایتی‌ها چنین صحنه‌ای را در شرایط امروز فراهم کرده است. اصلاحطلبان هم باید با مردم صاد‌‌‌‌‌‌‌قانه صحبت کنند و شرایط خود را بگویند که تحت چه شرایطی سیاست‌ورزی کردند و ریشه اساسی مشکلات را برای مردم بازگو کنند. همینطور در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ برنامه‌های عملیاتی و اجرائی که می‌تواند منجر به عبور از مشکلات باشد را از منظر خود تد‌‌‌‌‌‌‌وین کرده و به مردم اعلام کنند.»
تاکتیک تقدس گرایی از سوی اصلاح طلبان درحالی بازهم اجرا می شود که تا چندی پیش با انتقاداتی که از این جریان سیاسی مطرح شده بود، اصلاحات برای اینکه خاتمی در مظان اتهام نباشد بیان کردند که وی تصمیم گیرنده نبوده است و شورای تصمیم گیری در اصلاحات وجود دارد. هر چند مردم خاطره «تکرار می کنم» های وی را در یاد و خاطره دارند.
از سوی دیگر افرادی چون «غلامحسین کرباسچی» انتقاداتی را نسبت به این موضوع مطرح کرد و خواستار پاسخگویی خاتمی شد. هر چند که با فشاری که روی وی و حزب کارگزاران از سوی دیگر احزاب و نیروهای اصلاح طلب ایجاد شد دبیر کل حزب کارگزاران از این موضوع عقب نشینی کرد.
این درحالی بود که دبیر حزب کارگزاران با بیان اینکه «کار سیاسی که رودربایستی ندارد»، گفته بود: درباره بقیه بزرگان هم همینطور است. حتی دیگر کسانی که شاید برای ما کاریزما بوده و شخصیت مورد علاقه ما باشند. حالا آقای خاتمی یا هر کدام از رفقا. اگر به خاطر شخصیت‌های بزرگوار و خصلت‌های قابل تحسینی که دارند، به خاطر این که نمی‌توانند به هیچ‌کسی نه بگویند و... نباید تعارف داشته باشیم. ما باید به فکر مجموعه کشور، مردم و نظام باشیم. ما به همه شخصیت‌ها احترام گذاشته و دستشان را می‌بوسیم اما در عرصه سیاست به این شکل نمی‌توان پیش رفت.
حالا بعد از پروژه سلب مسئولیت از خاتمی در حمایت از دولت یازدهم و دوازدهم و فضایی که راهبرد اصلاحات در کشور بوجود آورده است، اصلاح طلبان در حرکتی دیگر قصد مطرح کردن افسانه کاندیداتوری رئیس دول اصلاحات را دارند. تصویرگری که به طور کاذب مطرح می کند اگر وی بیاید وضعیت کشور درست می شود. این درحالی است که اصلاح طلبان باید پاسخگوی آنچه در این هشت سال بر کشور رفته که وضعیت اقتصادی و اجتماعی را با مشکلات مضاعفی روبرو کرده است، باشند.
هر چند که بازگشت به خاتمی هم نشان از دست های خالی جریان اصلاحات در کادرسازی و نخبه پروری دارد و از سوی دیگر نشان دهنده نادیده گرفتن نیروهای این جریان سیاسی و ساختار پیر و فرتوت آن در سپهره سیاسی کشور است.
در برجام و ماجرای تصویرسازی از«محمد جواد ظریف» و همچنین دلار جهانگیری و قهرمان سازی و سوپرمن سازی از «اسحاق جهانگیری» این مسئله به وضوح دیده شد و حالا ناجی ساز از «سید محمد خاتمی» این رویه در حال پیگیری است. هدف این شیوه تصویرسازی برای افکارعمومی نیز اعتباربخشی کاذب به جریانی است که راهبردش به عنوان یک راهبرد ورشکسته شناخته می شود.
یکی از چالش های اصلاحات ریزش بدنه اجتماعی این جریان است. خصوصا بدنه خاکستری که متمایل به جریان اصلاحات است این روزها دل خوشی از این جریان ندارد. اصلاح طلبان مطرح می کنند که حسن روحانی اگرچه مورد حمایت این جریان سیاسی بود اما ریشه اصلاح طلبی نداشت. اما روحانی با راهبرد اصلاح طلبان در دولت خود از جمله مذاکره با غرب و سیاست درهای باز (البته به سوی غرب) عمل کرد. راهبردی که وضعیت موجود را بوجود آورده است و اصلاح طلبان قطعا آلترناتیوی برای این راهبرد ندارند هر چند نیروهای خود را در این عرصه تغییر دهند. درواقع تغییر مهره با یک سیاست واحد دردی از مشکلات مردم را دوا نمی کند و از سوی دیگر چندان هم نمی تواند در نگرش آنان در قبال این جریان سیاسی تغییری ایجاد کند.
حالا اصلاح طلبان در این حیطه پروژه بازگشت خاتمی را کلید زده اند. با این تصویر که از وی یک ناجی بسازند. جالب است که پیشتر همین تصویرسازی را برای ظریف و برجام و جهانگیری و ... داشتند اما همه این تصویرسازی واسطوره سازی ها تماما نقش بر آب شد.
اینک اصلاح طلبان طرح بازگشت خاتمی را بعد از انتقاداتی که پیشتر بر وی روا داشتند، را کلید زده اند. این بازی ضدونقیض جریان اصلاحات درست در زمین بازی انجام می شود که یک زمین سوخته است.
«محمود صادقی» نماینده پرحاشیه اصلاح طلبان در مجلس گذشته از جمله اولین کسانی بود که پیشنهاد کاندیداتوری خاتمی را داد. وی با اشاره به اینکه اصلاح طلبان با کاهش اعتبار دست و پنچه نرم می کنند، گفت: «رئیس دولت اصلاحات می‌تواند در انتخابات آتی موثر واقع شود اگر روش خود را تغییر بدهد. درواقع رئیس دولت اصلاحات اگر می‌خواهد تاثیرگذاری سابق را داشته باشد یا در انتخابات آتی نقش‌آفرینی کند باید سیاست‌ها خود را اصلاح کند.»
همچنین، «علی صوفی» عضو شورای عالی سياست‌گذاری اصلاحطلبان معتقد است که تکرار دولت خاتمی، راه حل مشکل اقتصادی کشور است.
وی افزود: « آقاي خاتمي در همان دوره ۸ ساله توانست بر اوضاع مسلط شود و هنوز كه هنوز است، طلايي‌ترين دوران اقتصادي و معيشتي مردم همان دوران است. اگر اجازه بدهند كه اصلاحطلبان يك چهره اصلاحطلب شناسنامه‌دار با تجربه و كارآمد را به صحنه بياورند با برنامه‌اي قابل قبول مي‌توانند كشور را از اين بحران نجات دهند.»
«ناصر قوامی»، دیگر فعال اصلاح طلب و نماینده مجلس ششم نیز مطرح کرد:« هنوز هم خیلی‌ها به اصلاحات و اصلاح‌طلبی اعتقاد دارند، اما فقط در صورت کاندیدا شدن چهره‌ای چون آقای خاتمی انگیزه رأی دادن پیدا می‌‌کنند!»
همچنین «مرتضی مبلغ»، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت نیز مطرح می کند: «به هر حال این طبیعی است که با توجه به شرایط حاد اقتصادی که بر کشور حاکم شده و یکی از عواملش نیز دولت بوده و اصلاحطلبان هم از آن پشتیبانی کردند نارضایتی مردم به اصلاحطلبان هم تسری پیدا کند. منتها من فکر میکنم که این رویکرد مقطعی و زود‌‌‌‌‌‌‌گذر است. چرا که مردم کم و بیش اصلاحطلبان و سوابق آنها را می‌شناسند و خاطره عملکرد اصلاحطلبان در دوران اصلاحات را دارند. به‌عنوان یک واقعیت کتمان‌ناپذیر بهترین دوران اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و هنری که بر کشور حاکم بوده مربوط به هشت سال دولت اصلاحات است. مردم این را می‌د‌‌‌‌‌‌‌انند ولی شد‌‌‌‌‌‌‌ت فشارها، مشکلات و نارضایتی‌ها چنین صحنه‌ای را در شرایط امروز فراهم کرده است. اصلاحطلبان هم باید با مردم صاد‌‌‌‌‌‌‌قانه صحبت کنند و شرایط خود را بگویند که تحت چه شرایطی سیاست‌ورزی کردند و ریشه اساسی مشکلات را برای مردم بازگو کنند. همینطور در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ برنامه‌های عملیاتی و اجرائی که می‌تواند منجر به عبور از مشکلات باشد را از منظر خود تد‌‌‌‌‌‌‌وین کرده و به مردم اعلام کنند.»
تاکتیک تقدس گرایی از سوی اصلاح طلبان درحالی بازهم اجرا می شود که تا چندی پیش با انتقاداتی که از این جریان سیاسی مطرح شده بود، اصلاحات برای اینکه خاتمی در مظان اتهام نباشد بیان کردند که وی تصمیم گیرنده نبوده است و شورای تصمیم گیری در اصلاحات وجود دارد. هر چند مردم خاطره «تکرار می کنم» های وی را در یاد و خاطره دارند.
از سوی دیگر افرادی چون «غلامحسین کرباسچی» انتقاداتی را نسبت به این موضوع مطرح کرد و خواستار پاسخگویی خاتمی شد. هر چند که با فشاری که روی وی و حزب کارگزاران از سوی دیگر احزاب و نیروهای اصلاح طلب ایجاد شد دبیر کل حزب کارگزاران از این موضوع عقب نشینی کرد.
این درحالی بود که دبیر حزب کارگزاران با بیان اینکه «کار سیاسی که رودربایستی ندارد»، گفته بود: درباره بقیه بزرگان هم همینطور است. حتی دیگر کسانی که شاید برای ما کاریزما بوده و شخصیت مورد علاقه ما باشند. حالا آقای خاتمی یا هر کدام از رفقا. اگر به خاطر شخصیت‌های بزرگوار و خصلت‌های قابل تحسینی که دارند، به خاطر این که نمی‌توانند به هیچ‌کسی نه بگویند و... نباید تعارف داشته باشیم. ما باید به فکر مجموعه کشور، مردم و نظام باشیم. ما به همه شخصیت‌ها احترام گذاشته و دستشان را می‌بوسیم اما در عرصه سیاست به این شکل نمی‌توان پیش رفت.
حالا بعد از پروژه سلب مسئولیت از خاتمی در حمایت از دولت یازدهم و دوازدهم و فضایی که راهبرد اصلاحات در کشور بوجود آورده است، اصلاح طلبان در حرکتی دیگر قصد مطرح کردن افسانه کاندیداتوری رئیس دول اصلاحات را دارند. تصویرگری که به طور کاذب مطرح می کند اگر وی بیاید وضعیت کشور درست می شود. این درحالی است که اصلاح طلبان باید پاسخگوی آنچه در این هشت سال بر کشور رفته که وضعیت اقتصادی و اجتماعی را با مشکلات مضاعفی روبرو کرده است، باشند.
هر چند که بازگشت به خاتمی هم نشان از دست های خالی جریان اصلاحات در کادرسازی و نخبه پروری دارد و از سوی دیگر نشان دهنده نادیده گرفتن نیروهای این جریان سیاسی و ساختار پیر و فرتوت آن در سپهره سیاسی کشور است.
حمیدرضا
۸۳۸۹
شگردشون عوض کردن جای جلاد و قربانی!!
گروه 5+1 اصولا ماهیت حقوقی ندارد یعنی حتی اگر همین الآن بخواهیم آیتم هائی به آن اضافه کنیم که اعضای آنرا بخاطر عدم پایبندی به برجام به دادگاه یا سازمان ملل بکشانیم نمیتوانیم. چون شخصیت حقوقی نداشته و در هیچ سازمان جهانی بعنوان یک موجودیت مستقل ثبت نشده است.
این گروه 5+1 که ساخته و پرداخته ذهن ..خاتمی و اصلاح طلبانه نه تنها برای دولت خود خاتمی بلکه باری دولتهای بعد از او و طبعا مردم ایران مشکلات کنونی را ایجاد کرده و می کنه. .
این گروه 5+1 که ساخته و پرداخته ذهن ..خاتمی و اصلاح طلبانه نه تنها برای دولت خود خاتمی بلکه باری دولتهای بعد از او و طبعا مردم ایران مشکلات کنونی را ایجاد کرده و می کنه. .
