حديث دشت عشق
يکشنبه ۱۱ تير ۱۳۹۱ ساعت ۰۲:۴۴
کد مطلب: 231293
... يادداشت هايش را كه مي خواني، نوشته است:
گر عاشق صادقي زمردن مگريز
مردار بود هر آن كه او را نكشند
قبل از طلبگي اش كشاورزي مي كرد و نان حلال خدا را به دست مي آورد... بعد هم ثبت نام در مدرسه علميه صاحب الزمان(عج) بروجن و روي آوردن به فقه آل محمد(ص). دفترهايش را كه بازكاوي مي كني، مي بيني با دقت تمام، زيبا و آراسته از مباحث كتاب جامع المقدمات تا سيوطي، مغني، معالم حاشيه، منطق مظفر و... يادداشت برداري كرده است.
... همه اينها «طي كتب» بود، اما «كشف حجب» چه مي شود؟ حجاب ها را هم با عبادت و معنويت برداشت. به ويژه عشق ورزي به اهل بيت عصمت و طهارت(ع) و ارادت تام و تمام به حضرت سبط اكبر، امام مجتبي(ع)، بعد هم دو بار عزيمت به جبهه هاي نور عليه ظلمت و شهادتي عجيب!
در منطقه غريب شاخ شميران در محاصره دشمن بعثي قرار مي گيرد. سر از بدن جدا، يكي اربعين در منطقه مي ماند و پس از دعاهاي پدر دلسوخته اش، جنازه سوخته اش را به سميرم مي آورند و بر دستان با كرامت مردم سميرم تشييع مي شود. آن هم تشييع به ياد ماندني...!
طلبه بسيجي شهيد «خاني ايماني»، سال 1349 در وردشت سميرم متولد شد و در 23/12/1366 در منطقه غرب (شاخ سورمه) به شهادت رسيد.
