قهوه خانه تو محلمون داریم که کرکره اش تا آخر پایینه و از شب تا صبح سه چهار نفر همیشه ثابت داخلش در حال قلیون کشیدن و سروصدا هستند. یکبار هم صدای عربده و جیغ و خنده! میومد که معلوم شد یکیشون اشتباهی نشسته روی لیوان داغ چای و سوخته
جوونهای مشتری قلیان و قهوه خانه بعضآ بسیار بی بخار هم هستند یکیشون رو میشناسم که با اصرار و پارتی در شورای شهر تهران تونسته بود بره سوریه با وحوش داعشی بجنگه ولی زودتر از خلبان هواپیمایی که او را برده بود به ایران بازگشت
